تکرار و تکرار و تکرار؛ چرخه بیپایانی است انگار. تازهترینها تکراریاند و کهنههای خوب گذشتهاند. دیر رسیدهام و جبرانی در کار نیست. دیوهای ترسناکی که در داستانها دربارهشان میخواندم واقعیاند و قدرتی دربرابرشان ندارم. دیوهای بیرونی، تخم دیوهای درونی را در وجودم کاشتهاند. دیوهای درونی قصد دارند از پا درم بیاورند و . موفقیت نزدیک است، اما نه موفقیت من! گشتن به دنبال درمان زخم بینتیجه بود و چیزی جز کیلو کیلو نمک پیدا نکردم.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت